کتاب داسوی دانیا
کتاب داسوی دانیا (یعنی سلام، یعنی خداحافظ!) اثری است از حمیدرضا زاهدی به چاپ انتشارات گویا. این کتاب روایتگر داستانی حقیقی است که برای حفظ امانت اسامی شخصیت های آن تغییر کرده، شخصیت نخست داستان، که ماجرایی بسیار تاثیر گذار و تکان دهنده دارد، اکنون در ایران به سر نمی برد.
ماجرا پیرامون یک نویسنده و کتاب او جریان دارد، آقا فرحزادی تصمیم دارد داستان خود را منتشر کند و برای این کار به پیشنهاد ناشر، کتابش را به ویراستاری می سپارد تا با بررسی آن دریابد که آیا انتشار آن نتیجه ای در پیش خواهد داشت یا خیر. سپس خواننده وارد فضای داستان فرحزادی می شود، از حیدر، ناتاشا، اعظم و روس ها می خواند، از آن چه که حیدر را ناکام گذاشت، از رفتن ناتاشا و از تنهایی اعظم. «داسوی دانیا» در نهایت به فرحزادی و خانم کریمی باز می گردد و با داستانی که آن ها را به یکدیگر مرتبط ساخته درمی آمیزد.
ناتاشا نشسته بود پشت پنجره. طره ای از موهای طلایی اش از گوشه پیشانی اش آویزان بود. آفتاب توی صورتش ریخته بود و چشمهایش را کمی آزار می داد. حیدر که رسیده بود، با خوشحالی بلند شده بود و برایش تکان داده بود...
لطفا گزینههای مورد نظر خود را انتخاب کنید. با تغییر گزینهها قیمت ممکن است تغییر کند.
حجم
126صفحهقطع
رقعی14×21 سانتیمترناشر
نشر گویاچاپ
اول1398