کتاب مارمولکها هم غصه میخورند
سرنوشت دخترکان خردسال ایرانی همیشه داستان غم انگیزی بوده است.
جالب است که همیشه فرمانروایان و امیران و سرداران و... در بیت و سرای خود شماری دختر و خواهر برای مصالحه و رفع و رجوع داشته اند. از هنگامی که به عنوان مورخ با تاریخ ایران سروکار دارم، همواره این پرسش برایم مطرح بوده است که آیا این هنجار ناشی از پیوندهای سست خانوادگی در سرای فرمانروایان و بزرگان و غیر آنها بوده است، یا حاصل میزان اعتبار حضور زن در خانواده؟ لابد که هردو عامل در کنار هم نقش داشته اند. و لابد که نقش عامل دوم تعیین کننده تر بوده است!
نویسنده در این کتاب زندگی زنی در مونترال را بهانه و دستمایه ای برای خلق داستان خویش قرار داده و زندگی او را با پیوندی تاریخی به وضعیت زنان قرن پنجم هجری مربوط ساخته است. به نظر می رسد یکی دیگر از دغدغه های نگارنده این داستان بازنمایی هویت ایرانی است که می توان برخی از ابعاد آن را برای آیندگان بازگو کرد تا چراغی بر سر جاده آگاهی ایشان باشد.
لطفا گزینههای مورد نظر خود را انتخاب کنید. با تغییر گزینهها قیمت ممکن است تغییر کند.
حجم
204صفحهقطع
رقعی14×21 سانتیمترناشر
نشر اخترانچاپ
اول1387
نویسنده کتاب
پرویز رجبی
پرویز رجبی متولد ۲۷ اردیبهشت ۱۳۱۸ تو درگذشته ۲۱ بهمن ۱۳۹۰ تاریخدان، ایرانشناس، مترجم، نویسنده و منتقدِ اجتماعی ایرانی بود. او در بهار سال ۱۳۱۸ در روستای امامقلی، ۳۸ کیلومتری قوچان، به دنیا آمد. او در مشهد دیپلم گرفت و به استخدام ادارهٔ فرهنگ قوچان (آموزش و پرورش کنونی) درآمد و آموزگاری را پیشه کرد. در سال ۱۳۳۸ به تهران آمد و در بانک صادرات استخدام شد و تا ۱۳۴۲ در آن بانک کار میکرد. در سال ۱۳۴۲ با کمک قاضی خیرخواهی در دادگستری قوچان برای ادامهٔ تحصیل به آلمان رفت. در سال ۱۳۴۹ وقتی از آلمان بازگشت دارای دو دختر به نامهای کتایون و بیتا بود و از دانشگاه گوتینگن آلمان مدرکِ دکترا گرفته بود. در بازگشت، نخست به استخدام دانشگاه اصفهان درآمد و بعد توسطِ ساواک اخراج شد. پس از اخراج از وزارت علوم و آموزش عالی در سال ۱۳۵۳ سرانجام مرکز تحقیقات ایرانشناسی را تأسیس کرد.