کتاب شکاریم یک سر همه پیش مرگ
شاهرخ مسکوب بیش و پیش از هرچیز خود را جستارنویس (essayiste) میدانست نه محقق: «محقق به هیزم و خاکستر توجه دارد، جستارنویس به آتش.» نمونه برجسته جستارهایش ارمغان مور بود که در سالهای پایانی عمر نوشت. خود او با فروتنی همیشگیاش میگوید: «این چیزهایی که من مینویسم تحقیق به معنای کلاسیک نیست. کارم فکر کردن به ادبیات خودمان است، چه غنایی چه حماسی. برای این کار باید پژوهشش کرد، اما سختی کار در این است که بعد حاصل تمام این سوادی را که به دست آمده به فراموشی سپرد. آدم باید یاد بگیرد اقوال این و آن را دور بریزد و فقط بینش آنها را بگیرد.» شاهرخ مسکوب عاشق زبان فارسی بود. «ایرانی بودن با همه مصیبتها به زبان فارسیاش میارزد. من در یادداشتهایم آرزوی زبانی را میکنم که وقتی از کوه صحبت میکند به سختی کوه باشد و وقتی از جان یا روح... از سبکی به دست نتواند آمد.»
لطفا گزینههای مورد نظر خود را انتخاب کنید. با تغییر گزینهها قیمت ممکن است تغییر کند.
حجم
۲۹۴صفحهقطع
رقعی۱۴×۲۱ سانتیمترناشر
نشر نینویسنده
شاهرخ مسکوبچاپ
ششم۱۳۹۸
نویسنده کتاب
شاهرخ مسکوب
شاهرخ مِسکوب (۲۰ دی ۱۳۰۲ در بابل– ۲۳ فروردین ۱۳۸۴ در پاریس) پژوهشگر، شاهنامهپژوه، مترجم و نویسنده ایرانی بود. گرایش سیاسی او به چپ باعث شد که در فروردین ماه سال ۱۳۳۰ در آبادان دستگیر و روانه زندان شود؛ که البته خودش میگوید: «این بار دومی بود که به زندان میافتادم. بار اول بیست و چهار ساعت بیشتر نبود.» و آن بار اولش سال ۱۳۲۷ بودهاست. «بیست و چهار ساعت در شهربانی نگهام داشتند و بعد ولم کردند.» ولی در سال ۱۳۳۰ یک ماه تمام در زندان میماند و در اردیبهشت همان سال آزاد میشود و «بعد از اینکه از زندان درآمدم منتقلم کردند شیراز». مسکوب یک بار دیگر یعنی در اسفند سال ۱۳۳۳ و چند ماه پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ دوباره دستگیرشده و تا اردیبهشت سال ۱۳۳۶ در زندان میماند.